خبرگزاری حوزه | به این عبارت توجه کنید: أن أکثرها لا یخلو من منع أو قصور، لکن المجموع منها لعله یفید القطع أو الظن بعدم وجوب الاحتیاط فی الجملة. والمسألة فرعیة یکتفی فیها بالظن.
عبارت فوق از شیخ انصاری در فرائد الاصول است.
ایشان پس از اینکه شش وجه در راستای اثبات عدم وجوب اجتناب در شبهات غیر محصوره بیان میکند، متن مذکور را به عنوان نتیجه تحقیقش میآورد.
ایشان به جز وجه اول (اجماع منقول) باقی وجوه را ناتوان از اثبات مقصود می بیند؛ لکن با قرار دادن آنها کنار یکدیگر و کمک هریک به دیگری (تعاضد حلقوی) مجموع را کافی برای اثبات مدعای خویش میداند.
در این مکتب ظن یا قطع هر دو قابلیت استناد دارد.
این مسئله هرچند متن اصولی است ولی جنس مسئله فرع فقهی است و در فروع فقهی میتوان به ظنّ اعتماد کرد و طبق آن فتوا داد؛ ضمن اینکه مکتب شیخ، عدم اعتماد به اجماع منقول به تنهایی است.
تحلیل این نمونه
در این روش اگر فقیه به دلیل خاص معین و معتبر یا عام معین و معتبر برخورد کند طبق آن فتوا میدهد؛ اما اگر با چنین دلیلی برخورد نکرد، چنانچه وجوهی وجود داشت که هیچکدام در قامت یک دلیل نمیتواند ظاهر شود، به جای اینکه هرکدام را جداگانه بررسی کرده و آنها را کنار بزند، آنها را در کنار یکدیگر قرار میدهد.
در اینجا دو حالت پیش می آید:
حالت اول: حتی با کنار هم قرار گرفتن این موارد قانع نمیشود که در این صورت، وجوه را نادیده گرفته و طبق قوائد دیگر، نظیر اصول عملیّه فتوا میدهد.
حالت دوم: این وجوه فقیه را قانع میکند که مطابق مفاد آنها فتوا دهد. رسیدن به چنین اشباع و قناعتی هم یا به حصول اطمینان و وثوق است یا به گمانی که فقیه آنرا گمان صالح برای استناد و غیر قابل عبور میبیند.
مراد شیخ از ظنّ در عبارت، ظنّی است که از چند وجه نامعتبر به دست میآید و فقیه میتواند به آن اعتماد کند. در واقع "خیر الطرق المیسرة" است. یعنی بهترین راه میسر برای اعتماد و استناد در فتوا.
البته زمانی در این روش فقهیه به این گمان عمل میکنند که راه علم و علمی را بسته میبینند و به نوعی انسداد میرسند و همگان میدانیم که این مقدار از انسداد در مکتب شیخ پذیرفته شده است.
دانیال عزیزیان - برداشتی از کتاب روش شناسی اجتهاد آیت الله علیدوست
نظر شما